[ مَ زَ ] (اِخ) دهی است از دهستان آلان بخش سردشت شهرستان مهاباد در ۵/۱۸هزارگزی جنوب غربی سردشت و ۱۸هزارگزی جنوب راه بیوران به سردشت و در منطقه کوهستانی و جنگلی معتدل واقع و دارای ۱۲۵ تن سکن ...
لغتنامه دهخدا
[ مَ نِ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه بخش صومای شهرستان ارومیّه، در ۵/۵هزارگزی جنوب غربی هشتیان و ۵/۵ هزارگزی غربی راه هشتیان به گنبد و در دامنهٔ سردسیری واقع و دارای ۱۹۲ تن سکنه است. آبش ...
[ مَ ] (ع ص) اسب زناق بسته. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
[ مُ زَ ] (اِخ) ابوابراهیم اسماعیل بن یحیی بن عمروبن اسحاق المزنی، از اهل مصر، شاگرد امام الشافعی نسبتش به مُزَینة است که نام طایفه ای است از اولاد مضربن نزار. (از الاعلام زرکلی) (از اقرب ...
[ اَ اِ مِ مُ زَ ] (اِخ) رجوع به مزنی ابوابراهیم اسماعیل بن یحیی شود.
معیاری مبتنی بر شمار که برای شکست یک سازوکار رمزنگاشتی لازم است [رمزشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
یکی از مؤلفههای امنیت ارتباطات که سامانهها و فنون رمزنگاشتی تأمین آن را بر عهده دارند [رمزشناسی]
[ بِ زَ مَ زَ ] (اِمص مرکب، از اتباع) تلون در رأی. تناقض در فرمان و امر. (یادداشت بخط دهخدا).
[ بَ تُلْ مُ ] (ع اِ مرکب) غدیرهای آب. (از المرصع).
[ جَ ثْ ثا مَ تُلْ مُ نی یَ ] (اِخ) صحابیه بوده است. (منتهی الارب).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.