معنی

۱. قسمتی از زمین یا عارضۀ طبیعی که قلمرو دو کشور همسایه را جدا می‌کند؛ حد؛ سرحد. ۲. [مجاز] هرچیز مشخص‌کننده یا محدودکنندۀ حد و دامنۀ چیزی: تورم از مرز بیست درصد فراتر رفت. ۳. [قدیمی، مجاز] سرزمین. ۴. [قدیمی] باغ؛ کشتزار. * مرزوبوم: سرزمین.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.