[ مِ / مِ راق ق ] (ع اِ) نام بیماری است در شکم. (ناظم الاطباء). در طب قدیم نوع مالیخولیا که آن را ناشی از سودا میدانستند و عقیده داشتند که گردن صاحب مرض به علت تصاعد ابخره ستبر میشود: مد ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ ] (ع ص) عمل مآل اندیشی. (ناظم الاطباء).
(مُ قِ) [ ع. ] (اِ فا.) نگهبان، مراقبت کننده.
فرهنگ فارسی معین
۱. مراقبتکننده؛ نگهبان. ۲. (تصوف) سالکی که در حال مراقبت است.
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ قِ ] (ع ص) نگرنده. مواظبت کننده. مواظب. ناظر. نگران. که می پاید و مراقبت میکند: رو مراقب باش بر احوال خویش نوش بین در داد و اندر ظلم نیش.مولوی. مدتی زن شد مراقب هر دو را تا که شان فر ...
[ مَ قِ ] (ع اِ) جِ مرقب. (متن اللغة). رجوع به مَرقَب شود.
خدماتی که متخصصان سلامت بهمنظور کمک به بیماران ارائه میکنند [علوم سلامت]
واژههای مصوب فرهنگستان
جمعآوری و تحلیل و تفسیر مستمر و سامانمند دادههای مربوط به یک بیماری یا وضع سلامت همگانی|||متـ . فرابینی [علوم سلامت]
مراقبت در یک نمونه از جمعیتی که نمایانگر گروه مشخصی از افراد جامعه باشد [علوم سلامت]
مراقبتهای تمرکزیافته و سامانمند براساس نیاز و انتظارات بیمار [مدیریت سلامت]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.