[ مَ ] (اِ) به معنی قی باشد که آن را شکوفه و استفراغ هم میگویند و به این معنی به حذف الف نیز آمده است که مرش باشد. (برهان قاطع). ظاهراً این کلمه مصحف هراش است. (یادداشت مؤلف). رجوع به هراش ...
لغتنامه دهخدا
[ مَ ] (اِخ) دهی است از دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان، در ۳۶هزارگزی جنوب غربی ماه نشان بر کنار راه افشار به زنجان در منطقهٔ کوهستانی سردسیری واقع و دارای ۵۵۲ تن سکنه است. آبش ا ...
[ مُ ] (ع مص) رشوه دادن کسی را. (منتهی الارب). مصانعة. (اقرب الموارد) (متن اللغة). ملاینه. (متن اللغة). || یاری بخشیدن و هم پشت گردیدن. (منتهی الارب). مظاهره. (اقرب الموارد) (متن اللغة). ...
[ مَ شِ ] (ع اِ) جِ مِرشَف. (متن اللغة). رجوع به مرشف شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.