[ مَ ] (ع ص) مرد فرومایه. (منتهی الارب). خسیس. (اقرب الموارد) (از متن اللغة). || شیر (لبن) خفته . (منتهی الارب). اللبن الخاثر؛ شیر غلیظشده. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). مِدل. (متن الل ...
لغتنامه دهخدا
[ مِ ] (ع ص) مرد باریک اندام کم گوشت. (منتهی الارب). خفی الشخص قلیل اللحم . (متن اللغة). || مَدل. رجوع به مدل شود.
مدلی براساس این فرض که جریانهای سفر را نمیتوان با قطعیت پیشبینی کرد، بنابراین، در الگوریتم/ خوارزمی آن از روش احتمالات استفاده میشود [حملونقل درونشهری - ج ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بازنمایی نظری محیط بعضی از دریا برای مرتبط کردن ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و زمینشناختی و زیستشناختی [اقیانوسشناسی]
نمایی از رنای ناقل که دارای یک ساقه تکرشتهای و سه حلقه است که به برگ شبدر شباهت دارد [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] ...
مدلی هستهای برای توضیح خواص هستهها براساس ترکیب ذرات سازندۀ آنها [فیزیک]
مدلی برای پیشبینی توزیع جغرافیایی فعالیتهای مختلف [حملونقل درونشهری - جادهای]
مدلی که در آن سهم عوامل مختلف یک سفر، مانند وسیلۀ نقلیه، از یک مبدأ به یک مقصد مشخص تعیین میشود [حملونقل درونشهری - جادهای]
مدلی که نسبت میان میزان سفر و سطح و قیمت خدمات حملونقل و مشخصات اجتماعی ـ اقتصادی مسافر را مشخص میکند [حملونقل درونشهری - جادهای] ...
مدلی که با توجه به سفرهای افراد به واحدهای جغرافیایی یا جمعیتشناختی واسنجی میشود و ازطریق آن، چنانکه ویژگیهای خدماتی و حجم واحدها تغییر کند، جریانهای سفری جدید ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.