(مَ فَ ظِ) [ ع. محفظة ] (اِ.)۱- آنچه که در آن چیزی را نگهداری کنند.۲- کیف دستی.
فرهنگ فارسی معین
گنجه، دولاب، پوشش، اشکاف
فرهنگ واژههای سره
قطعهای که، از همه سو، در برابر اثر عوامل خارجی و تماس مستقیم، از تجهیزات الکتریکی محافظت میکند [مهندسی برق]
واژههای مصوب فرهنگستان
محفظه احتراقی در داخل موتورهای توربینگازی برای گرفتن بخشی از بار رانشی که بهوسیله چرخش فشردهساز تولید میشود [علوم نظامی]
روشی برای پوسش پسماند شهری در یک محفظه بسته یا نیمهبسته مجهز به تجهیزات واپایش بو و هوادهی و اختلاط [مهندسی محیط زیست و انرژی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.