اسم: محبت (دختر) (عربی) (تلفظ: moha(e)bbat, mahabbat) (فارسی: محبت) (انگلیسی: mohabbat) معنی: دوستی، دوستداری، دوست داشتنِ کسی یا چیزی، مهربان بودن نسبت به کسی یا چیزی، مِهر، ( در تصوف ) شو ...
فرهنگ واژگان اسمها
[ مَ حَ بْ بَ تَ ] (مص مرکب) دوست داشتن. مهر داشتن. دوستی داشتن. محب بودن : محبت با کسی دارم کزو با خود نمی آیم چو بلبل کز نشاط گل فراغ از آشیان دارد. سعدی. با هیچیک از ایشان میل و محبتی ...
لغتنامه دهخدا
[ مَ حَ بْ بَ ] (ص مرکب) (از با+ محبت) که محبت دارد. آنکه با محبت است، دوستدار. محب. و رجوع به محب شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.