(مُ بَ رَ) [ ع. مثابرة ]۱- (مص ل.) پیوسته در کاری بودن.۲- پیشی گرفتن.۳- تحمل رنج و مشقت.
فرهنگ فارسی معین
[ مُ بَ رَ / مُ بِ رَ ] (ع اِمص) مداومت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پایداری. مداومت درکاری : چون از کسی قصد اصفهان احساس نمودی و دانستی که در مقاومت و مزاولت امکان و مقدرت دارد ... پای م ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.