[ مُ تَ بَ رْ رِ کَ / کِ ] (ع ص) مأخوذ از تازی، مقدس. (ناظم الاطباء). از «متبرکة» عربی. ج، متبرکات. مقدس. محترم : به روضهٔ متبرکهٔ شاه چراغ رفته. (مجمل التواریخ گلستانه). - اماکن متبرکه؛ ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.