[ کِ ] (ع ص) فریبنده و بدسگال. (منتهی الارب) (آنندراج). اسم فاعل است از مکر. خدعه کننده. ج، ماکرون، مَکَرَة. (از اقرب الموارد). فریبنده و مکرکننده و بدسگال و خدعه کننده. ج، ماکرون. (ناظم ال ...
لغتنامه دهخدا
[ تَ کُ ] (ع مص) یکدیگر را فریفتن. (از اقرب الموارد).
[ کِ ] (اِخ) مستشرق معروف هلندی، به سال ۱۷۸۹م: در آمستردام به دنیا آمد و در ۱۸۳۴ م. وفات یافت. وی به زبانهای عربی، عبرانی، سریانی، فارسی، سانسکریت، و سایر زبانهای شرقی آشنا و مدتی در شهر ل ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.