(از فرانسوی، اِ) کلمهٔ ساختهٔ ایرانیان مأخوذ از الاستیک فرانسوی. چرم گونه ای از کائوچو.
لغتنامه دهخدا
لاستیک ولکانیدهای که با روشهای مکانیکی یا شیمیایی نرمشده و بخشی از آن واولکانیده (devulcanised) شده است|||متـ . بازلاستیک [شیمی]
واژههای مصوب فرهنگستان
نوار لاستیکی یا پلاستیکی که برای جلوگیری از خراشیدگی سپر بر روی آن نصب میشود [قطعات و اجزای خودرو]
نوار لاستیکی یا پلاستیکی که برای جلوگیری از خراشیدگی سپر بر روی آن نصب میشود [مهندسی بسپار]
آن قسمت از لاستیک که بر روی زمین قرار دارد و بیضیشکل است و قطر بزرگ آن در راستای حرکت خودروست و از آن در بررسی تصادف استفاده میشود [حملونقل درونشهری - جادهای] ...
[ جَ رْ را یِ پِ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) شعبه جدیدی است از دانش جراحی که در خلال دو جنگ جهانی اخیر پیشرفتهای بزرگی کرده است. جراح با روشهای خاصی می تواند بافتهای نازیبا و برآمده و نامناسب ...
۱. مادهای از جنس سلولوئید و لاستیک که آن را بهصورت مایع در قالب میریزند و اشیای مختلف از آن میسازند. ۲. هر مادۀ شکلپذیر که قابل قالبریزی باشد.
فرهنگ فارسی عمید
پلاستیکی که از لیگنین ساخته میشود و لیگنین در آن نقش پرکننده یا پیونده دارد [شیمی]
رزین یا پلاستیکی بهصورت پودر بسیار ریز که در پوشانش بسترسیال و قالبگیری چرخشی و دیگر روشهای تفجوشی به کار میرود [مهندسی بسپار]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.