[ گُ لَ دَ / دِ ] (نف) نامی. نموکننده. بالنده. || جنبانندهٔ کودک به روی دستها و یا زانوها. (ناظم الاطباء). || آنکه قدرت درست راه رفتن ندارد و بر زمین میخزد(؟): رود خاک درش عالم بروما ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.