[ گُ ] (اِ) بهشت را گویند و بعربی جنت خوانند. (برهان) (آنندراج): زآنکه گشتای خوب کاران راست جمله عقبی حلال خواران است.سنایی.
لغتنامه دهخدا
اسم: گشتا (دختر) (فارسی) (تلفظ: gaštā) (فارسی: گَشتا) (انگلیسی: gashta) معنی: فردوس، پردیس، بهشت، جنت، این واژه قرائتی از رسم الخط پهلوی «vahisht» به معنی بهشت است، این واژه قرائتی از رسم ا ...
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: گشتاسپ (پسر) (فارسی) معنی: دارنده اسب از کارافتاده، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر لهراسپ پادشاه کیانی
شکل ادراکی کامل و برساخته متشکل از عناصری یکپارچه و متعامل بهنحویکه هیئت کلی آن ویژگیهایی دارد که تکتک عناصر سازندۀ آن فاقد آن هستند |||متـ . هیئت [روانشناسی] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ گَ وَ ] (اِ مرکب) عزم در اصطلاح مکانیک. (فرهنگستان ص ۷۲).
حاصلِضرب مقدار بار در فاصلۀ بین دو بار [شیمی]
سنجهای برای شدت قطبش یک ماده [ژئوفیزیک]
گشتاوری که تمایل به چرخاندن هواگرد حول محور قائم دارد [هوافضا]
گشتاور لَختی جسم صلب حول محور اصلی [فیزیک]
گشتاور لَختی جسم صلب حول محور اصلی [مهندسی بسپار - تایر]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.