[ گُ دَ ] (مص) (از: گزار +دن، پسوند مصدری). گزاریدن. گزاشتن. جزو اول ویچار (شرح کردن، توضیح دادن)، سانسکریت ویچاریتی (سنجیدن، تأمل کردن، وارسی کردن)، ویچارا (تأمل، سنجیدن)، ویچارانا (تأمل ...
لغتنامه دهخدا
[ گُ دَ / دِ ] (ن مف) قرض و دین اداشده. (ناظم الاطباء). رجوع به گزاردن شود.
(گُ رِ) (اِمص.)۱- تعبیر خواب.۲- شرح و تفسیر.۳- بیان، اظهار.
فرهنگ فارسی معین
[ گُ رِ ] (اِمص) (از: گزار +ش، پسوند اسم مصدر) (حاشیهٔ برهان چ معین). تعبیر خواب را گویند. (برهان). و بیان امور گذشته. (آنندراج): همه خوابها پیش ایشان بگفت نهفته برون آورید از نهفت کس آن ...
سندی که در آن همۀ راهحلهای موجود برای دستیابی به اهداف پروژه بررسی و ارزیابی میشود و، درضمن توصیف کلی راهحل پیشنهادی، دلایل انتخاب آن تبیین میشود [مدیریت - مدیر ...
واژههای مصوب فرهنگستان
گزارش جامعی از فعالیتها و عملکرد مالی یک سازمان یا شرکت در طی سال مالی گذشته [روابطعمومی و تبلیغات بازرگانی]
گزارشـی از وضعیت اتاقهای خالی و آماده که برای متصدی و کارکنان پیشخان مهمانخانه تهیه میشود [گردشگری و جهانگردی]
(~. کَ دَ) (مص م.) شرح و تفسیر کردن.
[ گُ رِ پَ ] (نف مرکب) لایق ادا کردن. (آنندراج): گزارای نقش گزارش پذیر که نقش از گزارش ندارد گزیر.نظامی.
[ گُ رِ ] (اِمص) (از: گزار +شن، پسوند اسم مصدر) (حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). تعبیر خواب. (برهان): چو بشنید دغدو گزارشن خواب... رشیدی (از حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). || شرح و تفسیر چیزی گفت ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.