معنی

۱. = گداختن ۲. گدازنده (در ترکیب با کلمه دیگر): دیرگداز، جان‌گداز. ۳. (اسم مصدر) گداخته شدن؛ ذوب. ۴. (اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] لاغر و نحیف شدن. ۵. (اسم) [قدیمی، مجاز] غم؛ رنج: چه آن ‌کس که اندر خرام است و ناز/ چه گوید که در درد و گرم و گداز (فردوسی: ۷/۴۴۵ حاشیه).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.