[ لَ / لِ اَ / اُو ] (اِ مرکب) آب چکیده ای از ماست. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
لغتنامه دهخدا
(اِخ) نام سرداری در زمان المهتدی باللََّه خلیفهٔ عباسی. و مهتدی در باب قتل موسی بن بغا به او نامه نوشت ولی او افشای راز کرد و اتراک دسته جمعی به قتل مهتدی همت گماشتند. رجوع به تاریخ الخل ...
[ حُ سَ نِ کَ یْ یا ] (اِخ) ابن محمدبن علی کیالی (میکالی) ملقب به شهاب الدین فقیه بود. او راست: العمدة در دعا. وی در ۶۱۰ هـ . ق. /۱۲۱۳ م. میزیست. (معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج ۲۷ ص ۲۱۵) ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.