معنی

۱. زارع؛ دهقان؛ برزگر. ۲. [قدیمی] محل زراعت؛ مزرعه: در کشاورز دین پیغمبر / این فرومایگان خس‌وخارند (ناصرخسرو: ۴۷۳).

واژه‌های مشابه