فضایی در رسانای فلزی بسته که براثر برانگیختگی در بسامدهای خاصی بهصورت چشمۀ نوسانات الکترومغناطیسی عمل میکند [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فضایی که براثر جابهجایی کشتی خالی میشود و با آبی که در دو پهلوی کشتی جریان دارد پر میشود|||[زمینشناسی] نوعی فرسایش در جایی از رود که در ...
(حامص) خلاء و در میان چیزی نداشتن و میان تهی بودن. || مجازاً غرور و تکبر. (از ناظم الاطباء).
لغتنامه دهخدا
ابری که از تجمع شمار فراوانی از حبابهای کاواکی تشکیل میشود [خوردگی]
پدیدهای که در آن شرایط تشدید تابش الکترومغناطیسی بهکمک کاواک رسانا فراهم میشود [فیزیک]
تأثیر همزمان خوردگی و سایش برخوردی ناشی از ایجاد حبابهای اولیۀ بخار مایع درحالجوش در یک سامانه [خوردگی]
[ دَ ] (ص مرکب) اجوف. جوفی. (منتهی الارب ). میان تهی. توخالی. مقابل توپر.
نسبت نیروی فشار به نیروی لَختی در پدیدههای کاواکزا [فیزیک]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.