(معرب، اِ) خنثی. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به قوبروس شود.
لغتنامه دهخدا
(معرب، اِ) قرنوس. طحلب را نامند. (فهرست مخزن الادویه).
[ ] (معرب، اِ) غلاف صدف. و به عقیدهٔ بعضی اظفارالطیب است. (از فهرست مخزن الادویه).
[ اَ دَ / دِهْ یِ بَ رْ ری ] (اِ مرکب) رجوع به حندقوقی بری شود.
[ طُ ] (معرب، اِ) طریقوقن گویند. و سیلقون قاونیا نیز گویند. و آن زعرور است. (اختیارات بدیعی). به لغت یونانی میوه ای است صحرائی که آن را به عربی زعرور و در خراسان علف شیران گویند و آن را ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.