(فَ) [ په. ] (اِ.)۱- روز بعد از امروز، روزی که پس از امروز خواهد آمد.۲- کنایه از: آینده.
فرهنگ فارسی معین
[ فْرُ / فِ رُ ] (اِخ) نام برادرزادهٔ خشایارشاه است که در حدود سالهای ۴۷۶ یا ۴۷۵ ق.م. در جنگهای ایران و یونان به دست یونانیها کشته شد. (از تاریخ ایران باستان پیرنیا ج ۲ ص ۹۳۶).
لغتنامه دهخدا
[ فَ ] (ص نسبی) منسوب به فرداج که نام جد خاندانی است. (از سمعانی).
اسم: فرداد (پسر) (فارسی) (تلفظ: fardād) (فارسی: فَرداد) (انگلیسی: fardad) معنی: مولود با شکوه، زاده با شکوه و جلال، زاده ی با شأن و شکوه و شوکت، داده شکوه و جلال
فرهنگ واژگان اسمها
[ فَ ] (اِ) اصحاب احکام و زائجه، برای مولود از اول تا آخر عمر دوره ها و تقسیماتی قائلند که هر یک از آن ادوار و تقاسیم را به کوکبی نسبت کنند، مثلاً از لحظهٔ تولد تا چهارسالگی را منسوب به قمر ...
[ فْرَ / فِ رَ مِ ] (اِخ) نام یکی از سپاهیان زمان اسکندر بود که به خواست او در دستهٔ قراولان مخصوص (آژما) داخل شده بود و انتخاب او و گروهی دیگر از خارجیان برای این سمت، مورد اعتراض ایرانیا ...
[ فِ ] (معرب، اِ) فردوس. السدی گوید: اصل لغت «فردوس» در نبطی «فرداسا» است. (المعرب جوالیقی ص ۲۴۱). این وجه اشتقاق بر اساسی نیست. رجوع به فردوس شود.
[ فَ ] (ع ص) یکتا. یگانه. یک. (منتهی الارب). واحد. و شی ء فردان؛ یعنی منفرد و مؤنث آن فَرْدی ََ است. (از اقرب الموارد).
اسم: فردان (پسر) (عربی) (تلفظ: fardan) (فارسی: فردان) (انگلیسی: fardan) معنی: یکتا، یگانه
[ فَ دَنْ ] (ع ق) به تنهایی. جداگانه. انفرادی. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به فرد شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.