معنی

۱. آماده؛ مهیا. ۲. (قید) [قدیمی] در کنار هم. ۳. [قدیمی] گردآمده در یک محل. * فراهم آمدن: (مصدر لازم) ۱. حاصل شدن؛ به‌دست آمدن. ۲. تٲلیف شدن. ۳. [قدیمی] گرد آمدن؛ جمع شدن. * فراهم آوردن: (مصدر متعدی) ۱. گرد آوردن؛ جمع کردن. ۲. آماده کردن. * فراهم شدن: (مصدر لازم) ۱. حاصل شدن؛ به‌دست آمدن. ۲. [قدیمی] گرد آمدن. ۳. [قدیمی] نظم و ترتیب یافتن. * فراهم کردن: (مصدر متعدی) ۱. به‌دست آوردن. ۲. آماده کردن. ۳. [قدیمی] جمع کردن.

واژه‌های مشابه