(اِ) عودالصلیب. بوزیدان. عودالکهینا. کهیانیا. نارمشک. رمان مصری. عودالریح. (یادداشت بخط مؤلف). درخت عودالصلیب باشد. بجهت دفع نقرس و صرع و کابوس نگه دارند و دخان کنند. و آن را فاونیا به حذف ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.