[ عَ صْ صا ] (ع ص) شپلندهٔ انگور و جز آن. (منتهی الارب). روغنگر. (غیاث اللغات). منسوب به عصر که روغن کشی از حبوب را میرساند. (از الانساب سمعانی) (آنندراج). روغنگر و کسی که از بذور مانند کرچ ...
لغتنامه دهخدا
[ عَ صْ صا ] (اِخ) نام محمدبن عبداللََّه بن حسن عصار جرجانی، مکنی به ابوعبداللََّه است. وی از محدثان و از همراهان احمدبن حنبل در سفرش به یمن بوده است. و اولین شخصی است که مذهب حدیث را در ...
فرایند تهیۀ عصاره یا همان نوشیدنی قهوه از سابۀ قهوه بهکمک آب [علوم و فنّاوری غذا - قهوهپژوهی]
واژههای مصوب فرهنگستان
مخلوطی از ترکیبات آلی مالت که بهعنوان یک افزودنی غذایی یا در محیط کشت مصرف میشود [علوم و فنّاوری غذا]
خراس
فرهنگ واژههای سره
محیطی انتخابی که حاوی آهن و سیتئین کافی برای تأمین نیازهای رشد برخی اندامگانهاست [زیستشناسی - میکربشناسی]
= عصر۱
فرهنگ فارسی عمید
عصارهگیری بیش از اندازۀ مطلوب از قهوه [علوم و فنّاوری غذا - قهوهپژوهی]
← تقسیمبندی سهگانۀ اعصار [باستانشناسی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.