[ صَ ] (مص مرکب مرخم، اِ مص مرکب) صلاح دید. صَلاح و تجویز. (غیاث اللغات) (آنندراج). صواب اندیشیدن. مصلحت دیدن. تصویب. صواب شمردن. استصواب رأی. اعتقاد: آغازید آب عبدالجبار را خیرخیر ریختن و ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.