[ لِ فَ ] (ع ص) مؤنث سالف. رجوع به سالف شود. ایام گذشته. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد): خلق را در دزدی آن طایفه مینمود افسانه های سالفه.مولوی. || (اِ) گردن اسب و پیش گردن آن. ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ تَ لِ ] (ع ص) همدیگر شوی دو خواهر شونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پیوسته بواسطهٔ مصاهرت و مرتبط شده بواسطهٔ ازدواج، مانند شوی دو خواهر. (ناظم الاطباء). و رجوع به ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.