۱. ساختهشده.
۲. (اسم مصدر) ساختن.
۳. (اسم) ساختار.
۴. [قدیمی] یراق و زین اسب؛ سازوبرگ.
۵. [قدیمی] سلاح جنگ.
* ساختوپاخت: [عامیانه، مجاز] قرارداد نهانی بین دو یا چند تن برای انجام دادن کاری؛ بندوبست.
* ساختوساز:
۱. ساخته و آماده بودن.
۲. آمادگی.
۳. سازوسامان.