[ رِ لَ / لِ ] (حامص مرکب) فرماندهی و سرداری افواج سواره. (ناظم الاطباء). و رجوع به رساله و رساله دار شود.
لغتنامه دهخدا
[ اُمْ مِ رِ لَ / لِ ] (ع اِ مرکب) کرکس. (از المرصع). رخمه . (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). غیر منصرف است بخاطر علم و مؤنث بودن. (از اقرب الموارد).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.