هریک از اندامهای حرکتی پسین دام [علوم و فنّاوری غذا]
واژههای مصوب فرهنگستان
(نف مرخم) مخفف راننده. (آنندراج) (انجمن آرا) (رشیدی). راننده و دفع کننده و ردکننده و نفی کننده. (ناظم الاطباء). و همواره بصورت مزید مؤخر در ترکیبات صفت بکار رود: - بادران؛ که باد را دور کن ...
لغتنامه دهخدا
[ فَ / فِ دَ ] (مص مرکب) ران افشردن. ران فشردن. کنایه از برانگیختن و تیز کردن اسب : یکی [ یک تیر ] در کمان راند و بفشارد ران نظاره بگردش سپاه گران. فردوسی. و رجوع به ران افشردن و ران فشرد ...
[ گُ دَ ] (مص مرکب) سوار شدن بر اسب. (ناظم الاطباء). کنایه از سوار شدن. (برهان). کنایه از سوار شدن و رفتن. (آنندراج) (انجمن آرا). تاختن : سر نعل بهای سم اسبت کنم آن روز کایی بکمین دل من ران ...
[ مْ بَ ] (اِ مرکب) قطعهٔ فلزی که قسمت بالای ران را می پوشانده و بر قسمت علیای ران مماس میگشته است و از ادوات جنگ بوده است. نظیر ساق بند و بازوبند و غیره.
اسم: رانا (دختر) (لاتین، یونانی) (تلفظ: rānā) (فارسی: رانا) (انگلیسی: rana) معنی: سیب دانه دار، انار، ( لاتینی، Granatum ) سیب دانه دار، در برخی منابع انار، مصحف رایای انار ...
فرهنگ واژگان اسمها
(اِخ) جزیرهٔ کوچکیست در ساحل خاوری جزیرهٔ سوماترا که طول آن ۷۰هزار گز و عرض آن ۱۵هزار گز و مساحتش ۱۳۳۲میلیون گز مربع است. زمین آن نیزار و خالی از سکنه است. (از قاموس اعلام ترکی ج ۳).
[ بِ ] (اِخ) نام کوهی است در افریقای جنوبی، واقع در ترانسوال که ۱۸۰ تا ۲۵۰هزار گز از دریا فاصله دارد. ارتفاع بلندترین نقطهٔ قلهٔ آن ۲۱۸۸ متر میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج ۳).
بهرهوری، بازده
فرهنگ واژههای سره
(دِ) [ فر. ] (اِ.) کارکرد، نتیجة کار.
فرهنگ فارسی معین
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.