[ دَ گَ ] (ترکی، اِ) روبرو نشستن در مجلس باشد، و بعضی گویند به این معنی ترکی است. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری). جلوس روبرو و زانوبه زانو. || گروه و جماعت. (ناظم الاطباء).
لغتنامه دهخدا
[ گَ دَ گَ ] (ص) گردنگ که ابله و احمق باشد. || دیوث. (برهان) (آنندراج). به کاف تازی هم آمده است. (فرهنگ رشیدی). و رجوع به گردنگ شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.