آبزیپروری در محیط طبیعی آبزیان، در دریا |||متـ . دریازیپروری [اقیانوسشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
فرد صلاحیتداری که مطابق با قانون مسئولیت بررسی سانحه یا حادثۀ دریایی را بر عهده دارد [حملونقل دریایی]
حقی که بر کشتی و تجهیزات و کالاهای آن برای تضمین پرداخت بدهی و خسارت برای مدعی وجود دارد و تسهیم آن به موجب قانون است [حملونقل دریایی]
گونهای از تیرۀ خوکدریائیان و راستۀ آببازسانان که پیشانی و پوزه ندارد، پشتش قهوهای یا خاکستری و شکمش ممکن است خاکستری روشن یا سفید باشد [زیستشناسی - علوم جانوری] ...
گونهای از تیرۀ خوکدریائیان و راستۀ آببازسانان با بدن سیاه و شکم خاکستری روشن که در اطراف چشمهایش حلقههایی سیاه شبیه به عینک وجود دارد [زیستشناسی - ع ...
کشتی کوچک جنگی که هم روی آب و هم زیر آب حرکت میکند و کشتیهای دشمن را با پرتاب کردن اژدر غرق میکند؛ تحتالبحری.
فرهنگ فارسی عمید
نوعی کشتی جنگی که برای عملیات زیرسطحی، از قبیل انهدام ناوها و کشتیها و زیردریاییها و سایر مأموریتهای دریایی به کار میرود [علوم نظامی] ...
[ دَرْ ] (ص نسبی، اِ مرکب)سفینهٔ غواصه. تحت البحری. نوعی کشتی که در زیر آب حرکت کند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). کشتی کوچک جنگی است که می تواند در زیر آب حرکت کند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا ...
لغتنامه دهخدا
نوعی زیردریایی ویژۀ امداد و نجات که در منطقهای که یگانهای شناور قادر به فعالیت نیستند کارایی دارد [علوم نظامی]
پیشامدی که در آن به افراد یا شناور یا محمولۀ آن یا محیط_زیست آسیب کلی یا جزئی برسد [حملونقل دریایی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.