(دَ قِ) [ ع. درقة ] (اِ.) سپر، سپری که از پوست گاومیش یا کرگدن درست کنند.
فرهنگ فارسی معین
[ بَ بَ رَ قَ / قِ ] (ص مرکب) که خوب بدرقه نکند. مقابل خوش استقبال: فلانی خوش استقبال و بدبدرقه است. (از یادداشت مؤلف).
لغتنامه دهخدا
فردی که کار محافظت و نظارت بر زندانی را در اردوگاههای جنگی و بازداشتگاهها و جلسات بازپرسی و ترک و انتقال از مکانی به مکان دیگر بر عهده دارد [علوم نظامی] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.