[ دُ رُ ] (حامص) راستی. (آنندراج). صدق. صحت. حقیقت. واقع : درشت است پاسخ ولیکن درست درستی درشتی نماید نخست.ابوشکور. که میراث بود از شه کیقباد درستی بدان بد کیان را نژاد.فردوسی. تا نباشد به ...
لغتنامه دهخدا
میزان صحت اطلاعات [علوم کتابداری و اطلاعرسانی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ دُ رُ دِهْ ] (نف مرکب) درستی دهنده. دهندهٔ درستی. جبار. صحت بخش. مقابل شکننده : درستی ده هر دلی کو شکست شفاعت کن هر گناهی که هست. نظامی.
فرایند ارزیابی درستی و انطباقپذیری و کامل بودن دادهای مشخص از مجموعه دادهها براساس روش یا فرایند یا قراردادی معین [فنّاوری اطلاعات و ارتباطات] ...
← شناسایی زیستسنجشی [مهندسی مخابرات]
فرایند تأیید ویژگیهای الکتروصوتی سمعک برای استفاده مطلوب [شنواییشناسی]
فرایند اطمینانیابی از تکمیل موفقیتآمیز همۀ تحویلیهای پروژه [مدیریت - مدیریت پروژه]
[ تَ دُ رُ ] (حامص مرکب) سلامتی و صحت و بی مرضی و توانایی و قوت بدن و شهند. (ناظم الاطباء). از: تندرست +ی (مصدری)... پهلوی تندرستی ، سلامت. (از حاشیهٔ برهان چ معین): ترا ای جوان تندرستی ...
[ تَ دُ رُ ] (اِخ) اسمی است که به یسنا ۶۰ داده شده. (حاشیهٔ برهان چ معین). هات شصتم را پارسیان «تندرستی» هم نامیده اند. (یسنا بخش ۲ ص ۷۴). دعای درود است. (خرده اوستا ص ۷۱). رجوع به خرده اوس ...
مهمانخانه/ هتلی واقع در تفریحگاههای تندرستی طبیعی با امکانات درمان|||متـ . هتل تندرستی [گردشگری و جهانگردی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.