معنی

۱. خرس کوچک؛ بچه‌خرس. ۲. نوعی قالی با پرزهای بلند. ۳. [قدیمی] نوعی بازی که خطی دایره‌وار بر زمین می‌کشند و یکی در میان آن دایره می‌ایستد و بازی‌کنان دیگر پیش می‌روند و او را می‌زنند و او با پای خود به آن‌ها می‌زند و پایش به هر‌کس بخورد او را به‌جای خود در میان خط می‌کشد: استاد معلم چو بُوَد بی‌آزار / خرسک بازند کودکان در بازار (سعدی: ۱۵۶).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.