[ خَ دْ دا ] (ع ص) سخت مکار. حیله باز مشهور. (از ناظم الاطباء). سخت فریبنده. زراق. || سال کم حاصل. || مأیوس کنندهٔ مردم. (ناظم الاطباء).
لغتنامه دهخدا
[ خَ دْ دا عَ ] (ع ص) مؤنث خداع. - سنون خداعة؛ سالها که در آن نمو و افزونی کمتر باشد. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
[ اِ خِ ] (ع مص) فریفته شدن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) (فرهنگ فارسی معین) (از اقرب الموارد). فریب خوردن. (فرهنگ فارسی معین). || مکروهی یافتن در بی خبر ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.