[ ذِ ] (ع ص) نعت فاعلی از حذق. استاد. (ادیب نظنزی) (دهار). سخت استاد (ربنجنی). ماهر. استادکار. نیک دان. زیرک. زیرک سار در کاری. اوستا. اوستاد. استاد با فطانت و دانا در کاری. کامل در فن.بلتع. ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.