[ چَ / چِ مَ ] (اِ مرکب) گردکان. جوز. گوز. گردو. رجوع به گردو شود. || مغز پسته و بادام و فندق و گردو یا تخمه. عَفز؛ چهارمغز که خورده شود. عَفاز؛ چهارمغز مأکول. (منتهی الارب). رجوع به چارم ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.