معنی

۱. مادۀ آلی درون بدن حیوانات و دانۀ گیاهان که در آب حل نمی‌شود؛ پیه. ۲. [مجاز] سرشیر. ۳. قیماق. ۴. (اسم مصدر) چرب بودن؛ روغن‌دار بودن. ۵. [مقابلِ درشتی و خشونت] [مجاز] نرمی؛ ملایمت؛ رفق؛ مدارا؛ ملاطفت: به ‌هر کار چربی به کار آوری / سخن‌ها چنین پرنگار آوری (فردوسی۲: ۱۲۱۱).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.