معنی

۱. اسبی که موهای سرخ‌وسفید درهم‌آمیخته داشته باشد. ۲. = کبک: وگر به بلخ زمانی شکار چال کند / بیاکند همه وادیش را به بط و به چال (عماره: ۳۵۹).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.