[ جِ ] (ع ص، اِ) کاسه های بزرگ. || بخشندگان. سخاوتمندان. || چاههای کوچک. (منتهی الارب). جِ جَفْنَه. || شاخه های رز. (غیاث) (آنندراج). رجوع به جفنه و جفنات شود. || جفان کالجواب؛ کاسه ...
لغتنامه دهخدا
[ اِ ] (ع مص) بسیار آرمیدن با زنان.
[ جُ ءَ تُلْ اَ ] (ع اِ مرکب) سخت شدن پلک چشم. صاحب ذخیرهٔ خوارزمشاهی گوید: بسیار باشد که چشم سخته شود چنانکه هر وقت که از خواب بیدار شود چشم نتواند گشاد تا پلک را تر نکند یا ساعتی بدست نما ...
[ رَ جَ ] (ع مص) به معنی رَجْف در تمام معانی. (ناظم الاطباء). رجوع به رَجْف در همهٔ معانی شود.
[ هَ ] (ع ص) تشنه. (منتهی الارب). عطشان. (اقرب الموارد).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.