[ تَ / تِ ] (اِ) تالاب و حوض و آب بیرون ریخته شده. (ناظم الاطباء).
لغتنامه دهخدا
[ اِ تِ ] (ع مص) جَلْب. استجلاب. (زوزنی). کشیدن. || کشیدن از جائی بجای دیگر. || گوسفند و شتر و برده از جائی بجائی بردن برای فروختن. (زوزنی).
[ اِ تِ ] (ع مص) فریفتن کسی را. (منتهی الارب). مُخالَبَه. بزبان فریفتن. (آنندراج). تیتال. || ربودن.
ربودن؛ دزدیدن.
فرهنگ فارسی عمید
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.