[ تَ کَ دَ ] (مص مرکب) گرامی داشتن. حرمت کردن. احترام کردن. منزه داشتن : بنده را از تو سؤالی است به توجیه جواب نکند مردم پاکیزه سیر جز تکریم.سعدی.
لغتنامه دهخدا
[ تَ ] (ع اِ) تعظیمات و توقیرات و احترامات و تسلیمات. (ناظم الاطباء). رجوع به تکریم شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.