معنی

۱. تقسیم اوقات به دوره‌ها و مقیاس‌های معین. ۲. (اسم) دفترچه یا ورقۀ کاغذ که در آن حساب روزها و ماه‌ها را چاپ می‌کنند؛ گاهنامه. ۳. [قدیمی] راست کردن؛ کجی چیزی را راست کردن. ۴. [قدیمی] قیمت کردن؛ بهای جنسی را معین کردن؛ ارزیابی. * تقویم جلالی: تقویمی مرکب از دوازده ماهِ سی‌روزه و پنج روز اضافه در انتهای ماهِ دوازدهم. δ این تقویم به امر جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی و به‌وسیلۀ عده‌ای از علمای نجوم ترتیب داده شد. * تقویم رومی: تقویمی که مبدٲ آن ۳۱۲ سال پیش از تاریخ میلادی و ۱۲ سال بعد از فوت اسکندر است؛ تاریخ اسکندر. * تقویم شمسی: تقویمی که بر مبنای مدت حرکت زمین به دور خورشید محاسبه می‌شود. * تقویم قمری: تقویمی که بر مبنای مدت حرکت ماه به دور زمین محاسبه می‌شود. * تقویم مَلِکی: = * تقویم جلالی * تقویم میلادی: تقویم شمسی، که مبدٲ آن سال تولد حضرت عیسی است. * تقویم هجری: تقویمی که مبدٲ آن هجرت حضرت رسول از مکه به مدینه است. * تقویم یزدگردی: تقویمی که مبدٲ آن سال ۶۳۲ میلادی (سال جلوس یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی) است.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.