[ ] (اِ) به یونانی دفلی است. (تحفهٔ حکیم مؤمن). رجوع به دفلی و خرزهره شود.
لغتنامه دهخدا
[ دِ مِ ] (اِخ) دمتریوس اول، ملقب به پولیورکتس (شهرگیر) پسر آنتیگونوس اول پادشاه مقدونیه. وی کاساندر را در ترموپیلس مغلوب کرد ولی در ایپوس شکست خورد. دشمنان دمتریوس او را از سلطنت خلع کردند ...
[ دِ مِ ] (اِخ) دوم، پادشاه مقدونیه (۲۳۹ تا ۲۲۹ ق. م .). پسر آنتیگونوس دوم. دورهٔ سلطنتش قرین با آشفتگیهای جنگ و مهاجمات (بیشتر بر سر تصرف ایپروس) بود. اتحادیه های آیتولیایی و آخایایی بر ضد ...
[ دِ مِ دُ لِ ] (اِخ) یکی از رجال سیاسی و خطبای آتن است که در حدود ۳۴۵ ق. م . متولد شد و در حدود ۲۸۳ ق. م . درگذشت. وی ده سال بر آتن حکومت کرد و در این امر چنان لیاقت بکار برد که آتنیان ا ...
[ یُلْ ] (فرانسوی، اِ) دانهٔ مرکزی که نزدیک به هسته میباشد نامیده میشد که امروز بجمیع کرهٔ هادی و جسم وسطی گفته میشود و لفظ سانتریول را بجای سانتروزوم قدیم وضع کرده اند. رجوع به سانتروزو ...
طبقۀ در ایران باستان، یکی از چهار طبقۀ مردم؛ کشاورزان؛ روستاییان.
فرهنگ فارسی عمید
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.