۱. [عامیانه] = تختخواب
۲. نشیمنگاهی که از چوب یا فلز به شکل مربع یا مربعمستطیل میسازند و دارای چهارپایه یا بیشتر است.
۳. کرسی.
۴. جایگاه مخصوص که پادشاهان بر آن مینشینند؛ اورنگ؛ اورند؛ کَت؛ سریر؛ اریکه.
۵. جای هموار و مسطح؛ هر جای مرتفع و مسطح از زمین؛ هر چیز پهن و هموار.
* تخت آبنوسی: [قدیمی، مجاز] شب.
* تخت اردشیر: (موسیقی) [قدیمی] از الحان قدیم ایرانی.
* تخت روان: [قدیمی] تختی شبیه صندوق که دارای چهار دستۀ بلند است و مسافر در آن مینشیند و حداقل چهار نفر آن را روی دوش میگیرند و میبرند یا در جلو و عقب آن دو اسب یا استر میبندند.
* تخت طاقدیسی: (موسیقی)
۱. گوشهای در دستگاههای سهگاه و نوا.
۲. [قدیمی] از الحان سیگانۀ باربد: چو تخت طاقدیسی ساز کردی / بهشت از طاقها در باز کردی (نظامی۱۴: ۱۷۹).