۱. هر یک از تیغههای پروانه.
۲. دامن، طرف، و کنارۀ چیزی: پرۀ بیابان، پرۀ دشت، پرۀ کوه، از پرۀ دشت سوی آن سنگ / گردی برخاست توتیارنگ (نظامی: ۴۶۴).
۳. هرچیز پَرمانند: پرۀ قفل، پرۀ آسیاب، پرۀ بینی.
۴. [قدیمی] حلقه و دایرۀ لشکر و مردم.
* پره بستن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. حلقه زدن.
۲. دایرهوار ایستادن مردم یا لشکریان: از سواران پرهبسته به دشت / رمهٴ گور سوی شاه گذشت (نظامی۴: ۵۹۴).
* پره زدن: (مصدر لازم) [قدیمی] = * پره بستن