[ پَ ] (ق مرکب) پریشب : پردوش و پرندوش چسان بود خرابات گوئید و مترسید اگر مست خرابید.مولوی. دوش گدُمُ پردوش گدُم بازم اگمّت میره تُ دارو بده خوم ایگیرمت.(به لهجهٔ بختیاری).
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.