(پَ رَ) (اِ.)۱- سرین اسب و استر.۲- شمشیر، تیغ.
فرهنگ فارسی معین
۱. سخت خشمناک؛ غضبناک. ۲. پرتوپوتشر.
فرهنگ فارسی عمید
[ پُ خَ ] (حامص مرکب) غضبناکی. خشمناکی. تأقة. شدت غضب. سختی غضب.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.