[ پَ بَ ] (اِ) فلک. (مؤیدالفضلا از شعوری). و رجوع به پربرناوش شود.
لغتنامه دهخدا
[ ] (اِ) با حرکت نامعلوم. لفظی است بمعنی آسمان که عربان فلک خوانند. (برهان).
بابرکت؛ پرنعمت؛ پرحاصل.
فرهنگ فارسی عمید
[ پُ بَ ] (حامص مرکب) حالت و چگونگی پربرگ. || بسیار رختی. بسیار کالائی.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.