تهماندۀ آب؛ باقیماندۀ آب در ته ظرف یا در گودال؛ پسآب.
فرهنگ فارسی عمید
زمانی که در آن همۀ کارهای اجرایی پروژه، بهجز دورۀ تضمین، مطابق با مفاد پیمان به پایان رسیده و تأیید شده باشد [مدیریت - مدیریت پروژه]
واژههای مصوب فرهنگستان
تاریخ و ساعت ارائۀ آخرین خدمت گردشگری به مسافر مطابق با قرارداد [گردشگری و جهانگردی]
رسالهای که دانشجویان پس از فارغالتحصیلی در موضوعی خاص مربوط به رشتۀ دانشگاهی خود مینویسند.
تاریخی که فعالیت عملا پایان مییابد [مدیریت - مدیریت پروژه]
ویژگی رابطهای منطقی بین دو فعالیت که در آن آغاز شدن فعالیت پسین مشروط به پایان یافتن فعالیت پیشین است [مدیریت - مدیریت پروژه]
وند یا وندهایی که به انتهای پایه وصل میشود [زبانشناسی]
[عمومی] مکانی که مبدأ حرکت و مقصد وسایل نقلیۀ عمومی است|||[مهندسی مخابرات] قسمت پایانی تجهیزات ارتباطی و مخابراتی، اعم از رایانه و تلفن و دورنگار و نظیر آن [مهندسی مخابرات] ...
پایانهای که وسایل نقلیه تنها از یک هادیراه به آن وارد یا از آن خارج میشوند [حملونقل درونشهری - جادهای]
← سر چسبنده [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.