معنی

۱. زنگار. ۲. کپک نان: تا تواند گفت نان را می‌خورم با نان‌خورش / می‌گذارد تا بر آن از کهنگی بورک فتد (سراج‌الدین راجی: مجمع‌الفرس: بورک).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.